قصه صوتی کودکانه| دانلود جدیدترین داستان صوتی کودکانه-هویو
کودکان اغلب شنیدن قصه صوتی را دوست دارند و حتی پس از گذشت سالها قصهها را خوب به یاد میآورند. حتی اگر به دوران کودکی خود فکر کنید، احتمالا قصههای کودکانه که در دوران کودکی برایتان تعریف کردهاند را تا حد خوبی به خاطر دارید. قصه گفتن برای کودکان فواید بسیاری چون قدرتمند شدن ذهن دارد و باعث میشود کودک خیالپردازی را یاد بگیرد.
قصه های صوتی کودکانه
ذهن کودک با شنیدن قصه از فضای همیشگی خارج شده و فضاسازیهای مختلفی را تصور کرده و با سرگذشتهای متنوعی آشنا میشود. اتفاقات و شخصیتپردازیهای موجود در داستانها سوالات متعددی در ذهن او ایجاد میکند و با پاسخ دادن به آنها قدرت ذهنی و تحلیل و تفکر او تقویت میشود. علاوهبراینها قصه گفتن برای کودکان باعث تقویت هوش کلامی زبانی آنها شده و دایره لغاتشان را گستردهتر میکند.
چه بهتر است که کودکان قصههای کودکانه را از زبان کسی بشنوند، اما اگر وقت یا حوصله قصه گفتن برای کودکان را ندارید، یکی از روشهایی که در سالهای اخیر مورد استقبال قرار گرفته است، استفاده از قصه صوتی کودکانه و داستان صوتی است.
قصههای صوتی برای کودکان علاوهبر سرگرم کردن آنها، جنبه آموزشی نیز دارد و میتواند رفتارهای خوب، قدرت تصمیمگیری، مسئولیتپذیری و دیگر موضوعات را به آنها یاد دهد. اغلب کودکان به شنیدن قصه علاقهمند هستند. پس قصه صوتی کودکانه میتواند روشی غیرمستقیم برای آموزش دادن مفاهیم مختلف به کودکان باشد.
ما در هویو قصه های صوتی کودکانه را در دستهبندیهای مختلف مثل دستهبندی قصههای صوتی کهن، دستهبندی قصههای صوتی آموزشی که خود در زیردستههای مختلفی قرار میگیرند و همچنین داستانهایی که سرشار از خیالپردازی هستند دستهبندی کردهایم.
نمونه هایی از داستان صوتی کودکانه
قصه صوتی من بزرگتر هستم
«الکس کانگورویی بود که دوتا برادر کوچیک داشت و اونها با پدر و مادرش توی جنگلی زیبا زندگی میکردند. الکس دوست داشت از هر سنگی روی سنگ دیگهای بپره و هر روز بلندتر میجهید و با لبخندی تمسخرآمیز برادرانش رو زیر نظر میگرفت که سعی میکردند مثل الکس بپرن اما نمیتونستند.»
این داستان در مورد حسادت هست.
قصه صوتی شکارچی جیرجیرک ها
دانیال خیلی دوست داشت بعدازظهرهای تابستون به صدای جیرجیرکها گوش کنه. چیزای زیادی درباره اونها میدونست اما از همه چیز جالبتر این بود که چطور شکار میشن. اون از بچههایی که تابستون اونجا بودن سوال کرد تا بالاخره فهمید.
بدون معطلی به دنبال دوستش ماکان رفت تا برای شکار قرار بگذارند…
این داستان درباره احساس غم هست.
قصه صوتی خرگوش باهوش
«توی یک جنگل خوش آبوهوا که پر از درختهای میوه و گلهای زیبا بود تعداد زیادی از حیوونا زندگی میکردند. اما به تازگی یک شیر قدرتمند و ظالم هم به جنگل اونها اومده بود و بلای جون اون حیوونا شده بود. هیچکس زورش به شیر نمیرسید و اون هر روز یکی از حیوونای جنگل رو شکار میکرد. حیوونای جنگل هم چون از شیر میترسیدند جرئت نمیکردند بیرون بیان و با هم بازی کنند.»
قصه صوتی مورچه مسافر
«توی یه دشت بزرگ پر از گل مورچه کوچولویی بود که افراد گروهش رو گم کرده بود. اون ترسیده بود و خیلی احساس تنهایی میکرد. درحالیکه اینطرف و اونطرف رو میگشت شروع به گریه کرد.
مارمولکی که از اون اطراف میگذشت صدای گریه کردن مورچه کوچولو شنید و ازش پرسید…»
این داستان در مورد ترس هست.
قصه صوتی شغال زیرک
«اگرچه شغال آفت باغها و دشمن مرغ و خروسهای خونگیه اما حیوونای دیگه از شغال نمیترسیدند و هروقت کار مهمی پیش میومد با اون مشورت میکردند. یکی از حیوونایی که با شغال دوست بود زاغی بود که در کوهها زندگی میکرد و در شکاف یک سنگ برای خودش لونهای ساختهبود.
یک روز که شغال در کوه گردش میکرد به خونهی دوستش زاغ رفت و دید که زاغ جلوی در نشسته و خیلی غمگینه. مثل اینکه حوصله حرف زدن هم نداشت!
بعد از سلام و احوال پرسی شغال از او پرسید: چی شده چرا اوقاتت تلخه؟ اتفاقی افتاده؟…»
برگرفته از کتاب قصههای خوب برای بچههای خوب
نوشته مهدی آذریزدی
قصه صوتی اردک کمرو
«روزی روزگاری یک اردک کوچولو در باغی که دریاچهای پر از ماهی داشت زندگی میکرد. اردک شنیده بود که ماهی خیلی خوشمزه است. اما تاحالا هیچ ماهی ندیده بود.
تا اینکه یک شب مهتاب برای گرفتن ماهی به دریاچه رفت. یکم که در روشنایی مهتاب به آب نگاه کرد عکس ماه رو در آب دید و تصور کرد که ماهی رو دیده! خود رو روی عکس ماه در آب انداخت اما هرچی تلاش کرد نتونست اون رو شکار کنه…»
برگرفته از کتاب قصههای خوب برای بچههای خوب
نوشته مهدی آذریزدی
قصه صوتی همه چیز تقصیر توست
«یکی بود یکی نبود سنجاب کوچولو توی لونهای که پدر و مادرش در بالاترین نقطه بلندترین درخت ساخته بودن در باغ زیبایی زندگی میکرد. پدر و مادرشون به باغ دیگه رفته بودن و اون دو برادر رو با همدیگه تنها گذاشته بودن.
این دو برادر زندگی آرومی داشتن تا این که پاییز از راه رسید و همراه با اون باد و سرما هم اومد…»
این داستان در مورد احساس گناه و تقصیر هست
برگرفته از سری کتابهای احساسات خود را بهتر بشناسیم: تقصیر
نوشته بگونیا ایبارولا
مترجم نوشین جعفری (نشر با فرزندان)
این قصههای صوتی علاوهبر آموزش مفاهیم، به واسطه شخصیت پردازی و صداپردازی متنوع برای کودک شما جذاب خواهند بود. حتی در مواقعی که میخواهید کودکان را به طور دسته جمعی سرگرم کنید، پخش قصه صوتی برای آنها یک فعالیت جذاب و شیرین است. تیم هویورادیو سعی دارد با ارائه قصههای صوتی رایگان و جدید در سرگرمی و آموزش کودکان شما، راه را برایتان هموارتر کند.
قصه صوتی در فروشگاه اینترنتی هویو
اینجا در هویو، تیم هویورادیو قصههای خاطرهانگیز و قصههای جدید آموزشی را برای کودکان ضبط و تدوین کرده و به طور رایگان در اختیار شما قرار میدهد. این قصهها دارای بیانی ساده و قابل فهم هستند و با شخصیت پردازیهایی که در داستانها ارائه میدهد باعث میشود شنیدن قصه صوتی برای کودکان جذابتر از قبل باشد. داستانهای صوتی هویورادیو معمولا برای سنین پیشدبستانی و اوایل دبستان مناسب است.
قصه های صوتی کودکانه هویورادیو را برای کودکان خود پخش کنید تا سرگرم شوند و در قالب داستان گوش کردن، مواردی مثل احساس غم، شادی، حسادت، تقصیر، غرور و… را بفهمند و روش برخورد با آنها را یادبگیرند.