به بیستمین قصه کودکانه هویورادیو با موضوع غم خوش اومدید..
<<میدونین گریهکردن کار خجالتآوری نیست اما به شرطی که دلیل قانعکنندهای داشته باشه!>>
صبحها پارک خیلی غمانگیز و خلوت بود اما بعدازظهرها بچهها از مدرسه میاومدن و با بازیها وخندههاشون پارک رو به محلی شاد و پر انرژی تبدیل میکردن.
بین درختها درخت بیدی بود که وقتی بچهها بین شاخههاش قایم باشک بازی میکردند قلقلکش میدادند.
اما درخت بید چهره غمگینی داشت چون بقیه درختها اون رو مسخره میکردن. بعضی وقتها وقتی که احساس غم میکرد دلش میخواست گریه کنه…
قصه درخت بیدی که نمیخواست گریه کنه رو با همدیگه بشنویم:
(برای دانلود کلیک کنید.)
برگرفته از سری کتابهای احساسات خود را بهتر بشناسیم: غم
نوشته بگونیا ایبارولا
مترجم نوشین جعفری (نشر با فرزندان)
با قصههای آموزنده هویورادیو مفاهیم مختلف رو به کودکانمون آموزش بدیم.
اینجا دنیای کودکان است.