به سیزدهمین قصه کودکانه هویورادیو با موضوع ترس خوش اومدید..
<<کوچولوتون یاد گرفته تنهایی بره دستشویی؟ امروز میخوایم داستان مانی کوچولو رو تعریف کنیم که خیلی میترسید تنها به دستشویی بره.>>
یه روز سرد زمستونی بود. مانی کوچولو نگران بود که دوباره تختش رو خیس کنه و مادرش دوباره از دستش عصبانی بشه. وقتی متوجه شد که دیگه خیلی دیر شده یود و اون دیگه نمیتونست تحمل کنه اما شب دستشویی رفتن خیلی ترسناک بود.
نمیدونست بیشتر نگران چی باشه، خیس کردن تختش یا ترسی که از تنهایی رفتن در تاریکی تا انتهای راهرو داشت…
قصه انتهای راهرو رو با همدیگه بشنویم:
(برای دانلود کلیک کنید.)
برگرفته از سری کتابهای احساسات خود را بهتر بشناسیم: ترس
نوشته بگونیا ایبارولا
مترجم نوشین جعفری (نشر با فرزندان)
با قصههای آموزنده هویورادیو مفاهیم مختلف رو به کودکانمون آموزش بدیم.
اینجا دنیای کودکان است.
برخی از سوالات رایج:
1. قصه صوتی در مورد دستشویی رفتن معرفی کنید.
قصه صوتی انتهای راهرو که در مورد تنهایی دستشویی رفتن مانی (پسر قصه ما) هست.
2. قصه صوتی دستشویی اثر کیست؟
برگرفته از سری کتابهای احساسات خود را بهتر بشناسیم: ترس، نوشته بگونیا ایبارولا. مترجم نوشین جعفری (نشر با فرزندان)