آموزش و تدریس بهتر با استفاده از رویکردهای مدرن و نوین
دنیای تدریس، دنیایی بسیار گسترده است که با استفاده از راهکارهای مدرن، این روزها در حال رشد و ترقی است. این رشد و ترقی با استفاده از برخی رویکردهای آموزشی میتواند سرعت بیشتری را به خود بگیرد. به همین دلیل این روزها استفاده از رویکردهای آموزشی مدرن در برنامه معلمان قرار گرفته است.
رویکردهای آموزشی روزبهروز در حال تغییر و آپدیت شدن هستند. به همین دلیل لیست رویکردهای آموزشی که میتوانید برای دانش آموزان ابتدایی استفاده کنید، بسیار طولانی است. هریک از رویکردها ویژگیهای منحصر به فرد و خاص خود را دارد و کاربرد مشخصی را دنبال میکند. البته برخی از این رویکردها قطعاً بهتر از بقیه هستند. با این حال، هیچ آموزش کاملی وجود ندارد و دانستن روشها و رویکردهای مختلف میتواند به هر معلمی کمک کند تا بتواند تدریس و آموزش بهتری را داشته باشد. با داشتن دانش اولیه از هر رویکرد، میتوانید شیوه تدریس خود را تغییر دهید و آزمایش کنید تا به هر دانش آموز و نیازهای منحصر به فرد او برسید.
در این مقاله قصد داریم تا به برخی از رویکردها بپردازیم و درباره مزایا و معایب هریک صحبت مختصری را داشته باشیم.
انواع رویکردهای آموزشی
به طور کلی، رویکردهای آموزشی را میتوان به دو دسته رویکردهای معلم محور و دانشآموز محور دستهبندی کرد. هریک از این انواع رویکردها، خود شامل چندین مدل مختلف رویکردهای دیگر هستند. مدلهای مختلفی که روزبهروز در حال به روز رسانی و آپدیت شدن هستند و بیشتر و بیشتر میشوند. ابتدا لازم است با تفاوت دو دسته عمده رویکردهای معلم محور و دانشآموز محور آشنا شوید و پس از آن زیرمجموعههای هریک از این دو دسته را بشناسید.
- رویکرد معلم محور
اغلب به عنوان یکی از سنتیترین روشهای تدریس، متدولوژی روش معلم محور، متمرکز بر معلم است. معلمان مسئول کلاس هستند و کلیه فعالیتها را هدایت میکنند. به طور معمول، در این رویکرد، کودکان در میزهای جداگانهای قرار دارند که روبهروی معلم است. در حالی که ممکن است کار گروهی انجام شود، بیشتر وقت کلاس با معلم برای توضیح مفاهیم و اختصاص دادن کارهای فردی صرف میشود. روش شناسی معلم محور اخیراً از بین رفته است زیرا این استراتژی برای آموزش به نفع دانش آموزان منفعل است. در حالت ایده آل، معلمان ترجیح میدهند دانش آموزان خود در فرآیند یادگیری مشارکت فعال داشته باشند. البته رویکرد معلم محور این هدف را دنبال نمیکند. بلکه در عوض، کنترل رفتار دانش آموزان در اولویت است. یکی از مزایای این رویکرد این است که مشکلات رفتاری معمولاً در این محیط به راحتی کنترل میشوند. مزیت دیگر این است که به ندرت پیش میآید که دانش آموز موضوعی را از دست بدهد. زیرا معلم همه چیز را که در کلاس اتفاق میافتد هدایت میکند.
با همه مزایای این رویکرد، رویکرد معلم محور معایب زیادی دارد. مهمتر از همه، این است که کودکان از مزایای اجتماعی سایر روشها بهره مند نمیشوند. علاوه بر این ، کودکان فرصتی برای هدایت و ایفای نقش فعال در یادگیری خود را ندارند. کسب مهارتهای زندگی مانند همکاری، تفکر انتقادی، بحث و غیره در کلاس معلم محور سختتر است.
- رویکرد دانش آموز محور و سازنده
بسیاری از روشها و راهکارهای تدریس زیرمجموعه رویکردهای دانش آموز محور یا سازنده هستند. به زبان ساده، در این رویکرد تمرکز بر دانش آموزان بیشتر از معلم است. در این رویکرد، کودکان ممکن است در گروههای کوچک بنشینند و احتمالاً آزادانه در کلاس درس حرکت کنند. کودکان در یادگیری خود نقش فعالتری دارند و حتی ممکن است به انتخاب موضوعاتی که درباره آنها یاد میگیرند، کمک کنند و قدرت انتخاب داشته باشند. برای جلوگیری از مشکلات رفتاری در این رویکرد، معلمان باید زمینههای زیادی را در کلاسهای درس دانشآموز محور قرار دهند. به طور معمول، این موضوع شامل القای احساس مسئولیت در دانش آموزان است. علاوه بر این، دانش آموزان باید انگیزه درونی را بیاموزند. اگرچه دستیابی به آن گاهی چالش برانگیز است اما این راهکار ویژگیهای مسئولیت پذیری و انگیزه ذاتی و اعتماد به نفس را نیز در کودکان تقویت میکند و عشقی دائمی نسبت به یادگیری را در دانشآموزان ایجاد میکند.در رویکرد دانش آموز محور تسلط داشتن برای معلمان دشوار است. با این حال، زمانی که این رویکرد به طور موثر مورد استفاده قرار گیرد، می تواند نتایج بسیار مثبتی داشته باشد.
تفاوت دیدگاه رویکرد معلم محور و دانشآموز محور
معلمان اصلیترین شخصیت در مدل آموزشی معلم محور هستند. دانشآموزان به عنوان ظروف خالی در نظر گرفته میشوند که به صورت غیرفعال دانش را از معلمان خود از طریق سخنرانی و آموزش مستقیم دریافت میکنند. با هدف نهایی نتایج مثبت از آزمایش و ارزیابی که معمولا در قالب امتحان است. در این سبک، به آموزش و ارزشیابی به عنوان دو نهاد مجزا نگاه میشود. میزان یادگیری دانشآموزان از طریق آزمونها و ارزیابیهای عینی اندازه گیری میشود. اما نگاه رویکردهای دانشآموز محور چیز دیگری است. در حالی که معلمان هنوز یک شخصیت معتبر در رویکرد آموزشی دانشآموز محور هستند اما معلمان و دانشآموزان نقش فعال یکسانی را در فرایند یادگیری ایفا میکنند. در این رویکرد نقش اصلی معلم، آموزش و تسهیل یادگیری دانشآموزان و درک کلی مطالب و اندازه گیری یادگیری دانش آموزان از طریق اشکال رسمی و غیر رسمی ارزیابی است. پروژههای گروهی، نمونه کارها و مشارکت در کلاس برخی از این موارد هستند. در کلاس دانش آموز محور، تدریس و ارزشیابی به هم متصل هستند زیرا یادگیری دانش آموز به طور مداوم در طول آموزش معلم اندازه گیری میشود.
مختصری درباره رویکردهای دانشآموز محور
در این بخش به برخی از رویکردهای زیرمجموعه رویکرد دانشآموز محور خواهیم پرداخت:
- رویکرد آموزش مبتنی بر پروژه
یکی از روشهای تدریس نسبتاً جدید و به روز، یادگیری مبتنی بر پروژه است. این رویکرد، یک روش آموزشی است که در دسته رویکرد دانش آموز محور قرار میگیرد. همانطور که از نام این رویکرد مشخص است، در یادگیری پروژه محور، دانش آموزان پروژهها را تکمیل میکنند. با تکمیل این پروژهها، دانشآموزان مهارتهایی چون علم و دانش، تحقیق کردن، تفکر انتقادی، ارزیابی، تجزیه و تحلیل، تصمیمگیری، همکاری و موارد دیگری را یاد میگیرند. ضمنا در این رویکرد دانشآموزان حق انتخاب دارند.
- رویکرد مونته سوری
این رویکرد قدمت بسیار زیادی را دارد. با این حال، رویکردی دانشآموز محور است که محوریت کلاس را براساس دانشآموز قرار میدهد. امروزه رویکرد مونته سوری بیشتر در پیش دبستانیها ، مهدکودکها و مدارس ابتدایی استفاده میشود. در این روش، معلم یک محیط کلاسی ایدهآل و پر از فعالیت کلاسی را آماده میکند. در این روش کودکان اغلب به طور مستقل کار میکنند و انتخاب خود را دارند که در چه چیزی کار کنند و کجا در کلاس باشند. البته در این رویکرد کار گروهی نیز صورت میگیرد.در این رویکرد مهارتهای اجتماعی و عملی آموزش داده میشود و رشد بسیاری را برای کودک به همراه خواهد داشت. انگیزه ذاتی قوی و احساس مسئولیت ویژگیهای مهم دیگری هستند که روش مونته سوری سعی در القای آنها به دانش آموزان دارد.
- رویکرد رجیو امیلیا
رویکرد رجیو امیلیا یک رویکرد آموزشی است که بر آموزش پیش دبستانی و ابتدایی متمرکز است. این رویکرد یک برنامه درسی دانش آموز محور و سازنده گرای خود محور است که از یادگیری خودآموز و تجربی در محیطهای رابطه محور استفاده میکند. این برنامه بر اساس اصول احترام، مسئولیت و اجتماع از طریق اکتشاف، کشف و بازی است. در این رویکرد اصل بر این است که کودکان در سالهای اولیه رشد، شخصیت خود را شکل می دهند. هدف این رویکرد این است که به کودکان بیاموزد چگونه از زبانهای نمادین (مانند نقاشی، مجسمهسازی و نمایش) در زندگی روزمره استفاده کنند.
- رویکرد والدورف
رویکرد والدورف با دیگر رویکردها کمی متفاوت است. در این رویکرد دوران کودکی شامل سه مرحله هفت ساله است. تولد تا هفت سالگی (اوایل کودکی)، 7 تا 14 سالگی (دوران کودکی میانی) و 14 تا 21 سالگی (نوجوانی).هر مرحله احساسی که کودکان نسبت به جهان دارند و به آن نزدیک میشوند را شکل میدهد. این احساس میتواند از نظر فکری، احساسی، جسمی و روحی باشد که به نوبه خود شیوه یادگیری آنها را شکل میدهد. در واقع این رویکرد معتقد است که برنامههای درسی و روشهای تدریس باید متناسب با این مراحل رشدی باشد که هر کدام با تکامل دوران کودکی تکامل مییابند.
- رویکرد آموزشی های اسکوپ
رویکرد های اسکوپ براساس نظریه ژان پیاژه روانشناس مشهور سوئیسی درست شده است. به همین دللی نیز این رویکرد شامل چهار مرحله آموزشی است که مبتنی بر مراحل رشدی پیاژه است. مرحله حسی-حرکتی، پیش عملیاتی، عملیاتی و انتزاعی. خود این رویکرد نیز شامل چهار عنصر اصلی محیط یادگیری، تعامل والدین و مربیان با کودک، سنجش و ارزیابی و فعالیتهای کودکان در محیطهای آموزشی است. عناصری که ماهیت این رویکرد را تشکیل میدهند. در واقع این رویکرد به یادگیری فعال در کودک میپردازد و ویژگیهایی چون خلاقیت، حل مسئله و کار با اشیا را در کودک رشد میدهد.
این رویکرد که براساس نظریه هوش چندگانه گاردنر طراحی شده است، رویکردی دانشآموز محور است. در این رویکرد هوشهای مختلفی در کودک سنجیده میشود و وضعیت کودک مورد ارزیابی قرار میگیرد. هوش فضایی، بدنی-حرکتی، موسیقیایی، زبانی-کلامی، درون فردی و برون فردی برخی از این موارد هستند.این رویکرد براساس تفاوتهای فردی ساخته شده است تا تمام کودکان بتوانند تواناییها و استعدادهای خود را بروز دهند. به همین دلیل رویکردی بسیار منعطف است که کاربرد بسیاری دارد.
- رویکرد یادگیری مبتنی بر پرس و جو
در این رویکرد دانشآموز محور، معلم دانشآموزان را برای توسعه تفکر انتقادی و مهارت حل مسئله راهنمایی میکند. برای یادگیری این مهارتها ، معلم به دانش آموزان کمک میکند تا از طریق فرایندهای خود فکر کنند، روشهای ممکن را به آنها میآموزد و آنها را تشویق میکند تا روشهای مختلف را امتحان کنند. دانش آموزان یاد میگیرند که شکست خوردن بخشی از این فرایند است و در ادامه تشویق میشوند که ادامه دهند و شرایط بهتری را بسازند. در این رویکرد به جای تکرار پاسخهایی که به دانش آموزان آموزش داده شده است، دانش آموزان یاد میگیرند که به دنبال پاسخ خود به سوالات باشند. بنابراین، این رویکرد مهارتهای تحقیقاتی را در دانشآموزان توسعه میدهد. علاوه بر این، کودکان یاد میگیرند که چگونه سوالات را برای پاسخگویی انتخاب کنند و چه سوالاتی را بپرسند.
- رویکرد ورق زدن کلاس درس
در این روش جذاب برای یادگیری، تکلیف خانه بسیار مهم است. به جای تمرینهای اضافی، تکلیف خانه آمادگی برای جلسه بعدی کلاس است. با این رویکرد، دانش آموزان ممکن است یک فیلم یا سخنرانی در مورد محتوا و ایدههایی که در جلسه بعدی استفاده میشود، تماشا کنند. در واقع، سطوح پایین تر تفکر مانند به خاطر سپردن و درک کردن، به عهده تکالیف خانه گذاشته میشود. پس از آن، کار در کلاس درس بر سطوح بالاتری از تفکر و یادگیری مانند تجزیه و تحلیل، ارزیابی و ایجاد تمرکز دارد. در این رویکرد دانشآموزان باید زمان بیشتری را در کلاس درس تمرکز کنند تا تفکر و یادگیری بیشتری را داشته باشند. به این ترتیب معلم میتواند راهنمایی بهتری را در پیش گیرد.محیط انعطاف پذیر، تغییر فرهنگ یادگیری، محتوای عمدی و مربی حرفه ای اصول اصلی این رویکرد دانشآموز محور هستند.
- رویکرد یادگیری مشارکتی
رویکرد یادگیری مشارکتی شامل کارهای گروهی زیادی است. با این حال، این امر به ساختار و مداخله زیادی از طرف معلم نیاز دارد تا یادگیری را تا حد ممکن موثر کند. اشتراک زوج فکر یکی از استراتژیهای موثر در این رویکرد است. بحث و گفتوگو در گروههای کوچک نیز در این رویکرد کارساز و موثر است.به طور کلی یادگیری مشارکتی معتقد است که تعاملات اجتماعی میتواند یادگیری را بهبود بخشد. علاوه بر این، این رویکرد موقعیتهای کاری دنیای واقعی را بازسازی میکند که در آن همکاری لازم است. شواهد خوبی وجود دارد که نشان میدهد این رویکرد دانش آموز محور یک استراتژی آموزشی موثر است.
انتخاب بهترین رویکرد آموزشی
همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، بهترین روش تدریس وجود ندارد. ممکن است برخی از روشها موثر و کاربردیتر از سایر روشها باشند اما هریک مزایا و معایب خاص خود را دارند. امروزه بسیاری از محققان معتقد هستند که گنجاندن رویکردهای یادگیری دانشآموز محور در کلاس درس میتواند یادگیری را بهبود بخشد. با استفاده از رویکرد معلم محور نیز، مهارتها و فرصتهای یادگیری زیادی برای دانش آموزان باقی میماند. با این وجود، ممکن است هنوز فضایی برای یادگیری معلم محور برای برخی موضوعات و اهداف یادگیری وجود داشته باشد اما به یاد داشته باشید که یادگیری معلم محور نباید تنها استراتژی جعبه ابزار شما به عنوان یک معلم باشد.
نکته اصلی این این موضوع است که هر معلم باید یک شیوه آموزشی متناسب با شخصیت خود پیدا کند. یک معلم موثر یک معلم پرشور است که به کاری که انجام میدهد اطمینان دارد! بنابراین، لازم است تا هر معلم با توجه به شخصیت و شرایط خود، رویکردی را انتخاب کند و آن را امتحان نماید. به این ترتیب ممکن است هر معلم بتواند روش و رویکردی جدید را کشف کند که به دانش آموزان انگیزه درس خواندن بیشتر دهد و یادگیری آنها و تجربه تدریس معلم را بهبود بخشد!
سخن پایانی
اگر تا به اینجا مقاله را همراهی کرده باشید، اکنون به خوبی میدانید که رویکردهای آموزشی چه تاثیر مهمی بر نحوه یادگیری و تدریس برای کودکان دارند. انتخاب رویکرد آموزشی برای تدریس، انتخابی است که برعهده معلم است و براساس شرایطی که خود صلاح میداند، صورت میگیرد. در این مقاله تلاش کردیم تا درباره برخی از رویکردهای مهم آموزشی و جدید، صحبتهایی را داشته باشیم. صحبتهایی که نکات لازم درباره این رویکردها به طور مفصل در آن بیان شدند. امید است تا به اینجای مقاله ما را همراهی کرده باشید و اکنون اطلاعات کامل و جامعی را درباره رویکردهای آموزشی دنیای امروز به دست آورده باشید.